کد مطلب:31573
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
چرا بعضيها از مرگ ميهراسند؟
ترس از مرگ عوامل مختلفي دارد، برخي از آن عوامل عبارتند از:
1. گناهكار بودن انسان و ترس از عذاب الهي
2. ميل به جاودانگي از سويي و مرگ را پايان زندگي پنداشتن از سوي ديگر.
3. جهل آدمي نسبت به ماهيت مرگ.
4. دلبستگيهاي شديد به اهل و اموال و...
5. آباد كردن دنيا و ويران كردن آخرت و...
قهراً اگر انسان استعداد موت را پيدا كند، نگراني از او زايل ميشود، اين استعداد نيز فقط در سايه كسب مكارم اخلاق و از بين بردن رذائل و انجام واجبات و ترك محرمات، حاصل خواهد شد.
انسان فطرتاً علاقه به دوام زندگي دارد و اين ندائي است كه آن را از درون ميشنود. علاقه به زندگي پيوسته، كه فطري انسان است، خود گواه بر اين است كه بشر علاوه بر اين زندگي دنيوي، زندگي ديگري دارد كه تجليگاه اين ميل طبيعي است.
به همين منظور گروهي از مردم كه از حيات اخروي شناخت صحيحي ندارند، تصور ميكنند كه مرگ پايان زندگي است، از اين جهت پيوسته از شنيدن كلمه مرگ بر خود ميلرزند، زيرا آن را يك نوع عمل ناهماهنگ با خواستة دروني خود ميپندارند و مرگ براي آنها همچون غولي وحشتناك جلوه ميكند كه با حيات آنان در جنگ و ستيز است، ولي مردان خدا كه علاوه بر زندگي دنيوي، به زندگي برتري نيز معتقدند، مشكل مرگ را كاملاً حل ميكنند; زيرا حقيقت مرگ جز عوض كردن محيط زندگي چيزي نيست و در حقيقت از يك نوع زندگي، به زندگي ديگر منتقل ميشوند، در عين حال بايد اعتراف كرد، مرگ در همه جا و همه افراد، با يك نوع نگراني طبيعي همراه است; زيرا گسستن الفت انسان با عزيزان; مانند همسر و فرزند و دوست و... بدون رنج نخواهد بود، هر چند انسان پس از مرگ به زندگي برتري نيز گام بگذارد و به حيات و مقام بالاتري ارتقا يابد، اين نوع نگراني و ناراحتي، يك امر طبيعي است كه در تمام افراد بشر در لحظة مرگ وجود دارد، ولي نگراني غيرطبيعي از نظر قرآن كريم، معلول دو چيز است كه از آنِ افراد غير مؤمن است:
الف. مرگ در نظر گروه كافر، پايان زندگي است. و قطعاً تصور آن نيز ناراحتكننده است، ولي اين عامل به خاطر ايمان به واقعيت مرگ، دربارة افراد با ايمان منتفي است.
ب. گروهي كه به نوعي به معاد معتقدند ولي از سنگيني جرائم، پيوسته در رعب و وحشت بسر ميبرند، طبعاً مرگ براي آنها جرعة تلخي است كه در كامشان ريخته ميشود.
قرآن كريم، دربارة وحشت يهود دنياپرست از مرگ، چنين ميفرمايد: قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الاْ ?َخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَـَدِقِينَ...; (بقره، 94 ـ 93) به آنان بگو: اگر در اين پندار كه بهشت اختصاص به شما دارد، راستگو هستيد، پس مرگ را آرزو كنيد، ولي آنان به خاطر اعمالي كه انجام دادهاند هرگز مرگ را آرزو نميكنند و خدا به وضع ظالمان آگاه است. در برخي روايات دربارة عامل ترس از مرگ و مبارزه با آن ميخوانيم:
1. مردي حضور پيامبر آمد و يادآور شد كه من مرگ را دوست نميدارم، پيامبر از او پرسيد آيا ثروتي داري؟ گفت: بلي، فرمود: آيا چيزي جلوتر از خود به سراي ديگر فرستادهاي؟ گفت: نه، پيامبر فرمود: به همين جهت مرگ را دوست نميداري.
2. مردي به امام مجتبيگفت: چرا ما مرگ را دوست نميداريم؟ امام در پاسخ فرمود: شما خانه آخرت را ويران كرديد و خانه دنيا را آباد نموديد، طبعاً دوست نميداريد كه از خانه آباد به ويرانه منتقل شويد.(بحارالأنوار، علامه مجلسي;، ج 6، ص 127 ـ 129، دارالكتب الاسلامية / ر.ك: منشور جاويد، آيتا... جعفر سبحاني، ج 9، ص 214 ـ 217، نشر مؤسسه سيدالشهدأ7 / پيام قرآن، آيتا... مكارم شيرازي و ديگران، ج 5، ص 427، دارالكتب الاسلامية.) وانگهي توجه به اين نكته ضروري است كه حضور زنان در بيرون از منزل به گفتة علمأ و روايات معصومين: امر مكروهي است، بنابراين لازم نيست كه زنان حتماً در تشييع جنازه حاضر باشند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.